آوای ری آنلاین: نص قانون تقسیمات کشوری و قانون شوراهای اسلامی به صراحت امر به ایجاد شورای شهر و انتخاب شهردار توسط همان شورا در شهرهایی که شهرستانشان فرمانداری دارد، را تعیین کرده است.
واقعا بدتر از این! چگونه می توان یک بام و دوهوا در اجرای قانون را تماشا کرد که در یک شهرستان به جز بخش مرکزی! آن، سایر بخش هایش صاحب شورا و شهرداری مستقل باشند.
آیا کسی در کل کشور مورد مشابهی مانند شهرری و تجریش سراغ دارد؟ که تا آنجایی که بنده خبر دارم، وجود ندارد، که اگر هم باشد آنجا هم تحقیقا قانون نادیده گرفته شده است.
هم اکنون شهرهای بخش های کهریزک، فشافویه، قلعه نو وخاوران در شهرستان ری شورا و شهرداری خود را دارند، اما در بخش مرکزی شهرستان، ری سال ها از حق داشتن شورا و شهرداری مستقل محروم نگه داشته شده است!!!.
به دروغ می گویند اگر شهرری در داشتن شورا و شهرداری مستقل شود در تامین هزینه هایش می ماند.
اول اینکه نمی ماند، چون در صورت مستقل شدن، درآمدهایش به قلک تهران ریخته نمی شود.
دوم اینکه در صورت استقلال بابت خدماتی که به تهرانی ها می دهد حق ارائه خدماتش را می گیرد.
پس بزرگترین رندی تهران این است که از واریز هزینه دریافت خدماتش از ری به خزانه ری فرار کرده و می کند.
هر کس و در هر مقامی اگر منکر این ادعای بنده هست لطف کند فقط درآمد سازمان بهشت زهرا(س) را که به خزانه تهران واریز می شود را اعلام کند.
ده ها سال هست که تهران خودش را به شکلی متحملانه ناپدری خوانده ری خوانده است و منویاتش!؟ را یکطرفه به ری تحمیل می کند.
این رفتار در همه ادوار شورای تهران مسبوق به سابقه هست و به نظر می رسد ری برای همه سلائق سیاسی لقمه ای چرب و نرم است که تاکنون حاضر نشده اند از آن بگذرند.
مدت ها با این توجیه که با کمک رای ری برنده انتخابات شوند، مردم ری را به گروگان گرفته، ری را غصب کرده اند و حتی حرمت فرمایشات مقام معظم رهبری که ری را قبله تهران نامیدند نگه نداشتند و با سوء استفاده از این عنوان ارزشمند که ری قبله تهران هست نگذاشتند ری برای مردمش بماند و آقای خودش باشد.
اینکه فرض می گیرند که اگر ری مستقل شود قبله تهران بودنش از بین می رود، مثل آن است که به ناثواب ادعا شود مثلا چون حرم حضرت امام رضا (ع) در استان خراسان هست، از سایر نقاط کشور کسی به زیارت نمی رود.
همه کسانی که تا کنون مانع استقلال ری از تهران شده اند متهمند که به اسم مردم و مقدسات، منافع حزبی و صنفی خود را در نظر داشته اند و از کیسه مادی و سیاسی ری برده اند!!!؟.
در حالی که از یک طرف ری دهه هاست که مشکلات زیادی دارد و در تمام حوزه ها و موضوعات از کمبودها و نارسایی ها رنج می برد، از سوی دیگر از تهرانی که در انجام رتق و فتق امورات شهری خود مانده است، اهالی شهرری چگونه قانع شوند که کارها و اموراتشان را تهران بسامان کند؟ که تاکنون نتوانسته و نخواهد توانست.
اهالی شریف شهرری ادوار مختلف شورای تهران از اصول گرا و اصلاح طلب را تجربه کرده اند،هیچ کدام نتوانسته اند حق ری را ادا کنند.
به نظر بنده راه حل نجات ری از مشکلات تلنبار شده و برطرف شدن کمبودها و تامین نیازهای ولو حداقلی و ترسیم افقی عمیق و چشم انداز و آینده ای روشن و رو به رشد و امید آفرین برای ری، در اتخاذ تصمیمی کلان و راهبردی است و آن “تشکیل استان ری به مرکزیت ری” می باشد.
استان پیشنهادی بنده به اسم استان ری و به مرکزیت ری، متشکل از شهرستان ری، شهرستان اسلام شهر، شهرستان قرچک، شهرستان پاکدشت، شهرستان ورامین و بخش های جنوبی مناطق ۱۵، ۱۶ و ۱۹ شهرداری خواهد بود.
گرچه در سنوات گذشته زمزمه هایی برای تقسیم استان تهران به استان تهران مرکزی، استان تهران غربی و استان تهران شرقی به فراخور فصل های انتخاباتی شنیده شده است، اما یادمان باشد “تهران” عبارتی خاص هست که این خاص بودنش باید حفظ شود.لذا نباید اسم تهران تکرار و باعث سردرگمی در مراودت خارج از کشور و مناسبات داخلی شود.
لذا بهترین کار این هست که با “تشکیل استان ری” هدف های متعددی را تحصیل کنیم که فقط یکی از آن می تواند عدم مراجعه مردم پنج شهرستان مذکور و بخش های جنوبی مناطق ۱۵، ۱۶ و ۱۹ شهرداری تهران به تهران برای تامین خواسته ها و برطرف کردن نیازهایشان باشد.
“دلایل تشکیل استان ری” بسیار قوی و دارای توجیهاتی متقن و قانع کننده است که برشمردن آن از حوصله این یادداشت خارج است و در آینده می توان به آن پرداخت. اما یقینا رضایت ساکنان شریف جنوب، جنوب شرقی و جنوب غربی تهران را پی آمد دارد.
امیرحسین باقرنژاد